دیشب به یاد روی تو پیمانه میزدم
شعرخوانی – شب اول محرم الحرام 1400 پیشوا
دیشب به یاد روی تو پیمانه میزدم
دیوانه وار نعره ی مستانه میزدم
جانا قدح زِ ساقی مردان مِی پرست
مستانه میگرفتم و مردانه میزدم
آن روز و روزگار کجا شد که صبح و شام
گیسوی تاب دار تو را شانه میزدم
ساقی زِ کهنه مستیِ من آگه است و بس
هستی نبود و من درِ مِیخانه میزدم