ای قبله و قرآنم ، ای دین و ایمانم
واحد – شب 30 صفرالمظفر 1393
ای قبله و قرآنم ، ای دین و ایمانم (آئینم)
تو شاه شاهانی و من هم مسکینم
وقتی کربلای تو بیت اللّهم باشه
شش گوشه رو مانند کعبه میبینم
یا سید السادات ، تویی قبله ی حاجات
توی روضه عشقم رو آقا میکنم اثبات
رزق من و دستات ، برات من و چشمات
من و دور شدن از تو آقا هرگز و هیهات
... بِاَبی اَنت و اُمی ، بِاَبی اَنت و اُمی ...
ای روح و ای روانم ، ای آرام جانم
من دور از این روضه ها زنده نمانم
من بی سر و سامانم ، بر تو روضه خوانم
روضه خوان آن جسم و بدن عریانم
از باده ات مستم ، من اگرچه که پستم
به تو تا که پیوستم تو گرفته ای دستم
از روزگار خستم ، ولی دل به تو بستم
همه فخر من اینه سگ کوی تو هستم
... بِاَبی اَنت و اُمی ، بِاَبی اَنت و اُمی ...
بغضم در دم بارونم ، اشکم سوزم آهم
بی خانمان عشقم دادی تو راهم
بین بین الحرمین مرغ دل حیرون شد
وقتی میدید اون دوتا گنبدو با هم
هر دو حرم زیباست ، پای هر ضریح غوغاست
یکی میر تاسوعاست ، یکی شاه عاشوراست
قطره برا دریاست ، غلام هم برا آقاست
سر من برا ارباب ، جون من برا عباس
... بِاَبی اَنت و اُمی ، بِاَبی اَنت و اُمی ...