در مملکت قلبم امیر است اباالفضل
در مملکت قلبم امیر است اباالفضل
در وادی عاشقی مسیر است اباالفضل
مضمون ضمیر است
الحق بی نظیر است
از بس که دلیر است
نام آور دوران و یل کرب و بلا
یا اباالفضل اباالفضل
آوای خوش و ورد لب این دل شیدا
یا اباالفضل اباالفضل
... یل کرب و بلا ، علمدار حسین ...
ما تشنه و او حضرت دریاست اباالفضل
از بس که کرم دارد و آقاست اباالفضل
شاهنشه والاست
آب آور و سقاست
او ماه معلاست
جانها به فدای رخ آن حضرت دلدار
اباالفضل اباالفضل
دل خورده گره بر سر گیسوی علمدار
اباالفضل اباالفضل
... یل کرب و بلا ، علمدار حسین ...
هر معرکه را فاتح جنگ است علمدار
دشمن بشود در بر رزمش گرفتار
جانم به وقارش
آن زلف نگارش
تیغ ذوالفقارش
تا برده به یک لحظه چنان دست به شمشیر
اباالفضل اباالفضل
لشکر همه حیران شده از نعره ی تکبیر
اباالفضل اباالفضل
... یل کرب و بلا ، علمدار حسین ...
قابل تو بدان تا که کنم جان فدایت
یک شب سر خود را بگذارم روی پایت
ای نور هدایت
ما را زِ عنایت
ره دِه به سرایت
ای که حرمت عرش معلای زمین است
اباالفضل اباالفضل
دیدار تو تحت نظر اُم بنین است
اباالفضل اباالفضل
... یل کرب و بلا ، علمدار حسین ...