علم به دوش کربلا نقش زمین شدی چرا
زمینه – شب تاسوعای محرم الحرام 1400 هیئت بین الحرمین
علم به دوش کربلا نقش زمین شدی چرا
پاشو که چشم به راهته رقیه توی خیمه ها
ساقی خیمه ها ببین که میزنن تورو صدا
آهـــ
سرت چی اومده پناه خیمه
پاشو قدم بزن تو راه خیمه
که چشم به راهته نگاه خیمه
پاشو که خیمه ها در اضطرابه
پاشو که تو حرم قحطیِ آبه
دلواپسیم برا طفل ربابه
... آهـ جانم عباس ، جانم عباس ...
فدای دستات که زده بوسه بهش لب علم
پاشو که پیکرت شده معنی آیه های غم
نگفتی بعد تو قراره چی بیاد سر حرم
آهـــ
میفته بعد تو راشون به خیمه
نذار که وا بشه پاشون به خیمه
نمیده حرمله امون به خیمه
پاشو نذار بره حرم به غارت
نذار که خواهرم بره اسارت
طاقت داری بهش بشه جسارت
... آهـ جانم عباس ، جانم عباس ...
پاشو ببین که علقمه گرفته بوی مادرم
موندم چطور باید تورو تا دم خیمه ببرم
کی میرسه به داد من ببین شکسته کمرم
آهـــ
بگو چطوری سرهمت کنم من
چطور از رو زمین جمعت کنم من
نمیتونم منظمت کنم من
تیری که اومد و به چشم تو خورد
نمیدونی که چی به روزم آورد
امیدو از دل اهل حرم برد
... آهـ جانم عباس ، جانم عباس ...