تو صاحب دنیایی ، ذکر پهلوونایی
شور – شب تاسوعای محرم الحرام 1400 هیئت بین الحرمین
تو صاحب دنیایی ، ذکر پهلوونایی
هستم نوکرت میپرستمت ای جانم چه آقایی
سقایی و نام آور ، ماشاءالله یل حیدر
عالم بندته ، برازندته فرماندهی لشکر
عشقت عقیله ، نفست بی بدیله
خودِ عیسی دخیله ابوفاضل
چشمات دلیله ، مستیِ جبرئیله
افتخار قبیله ابوفاضل
حاتم گداته ، دو عالم زیر پاته
دل اسیر نگاته ابوفاضل
جونم امیرم ، پای عشقت میمیرم
دامنت رو میگیرم ابوفاضل
... ای جانم ابوفاضل ، جانانم ابوفاضل ...
چه ماه دلربایی ، بَه عجب شهریاری
پرچمداری و افتخاری و سقایی علمداری
زور بازوت حیدری ، بَه عجب قلندری
بنازم بهت خَلقاً و خُلقاً تو شبیه حیدری
میلرزه میدون با قدم های سقا
ضرب دستای سقا طوفانه
شاگرد حیدر با دم ذوالفقارش
دوباره غوغا کرده جانانه
تو مَهجبینی ، ماه روی زمینی
یل اُم البنینی ابوفاضل
مصداق حیدر ، صاحب جاه و حشمت
انتهای شجاعت ابوفاضل
... ای جانم ابوفاضل ، جانانم ابوفاضل ...
دل به عشقت اسیره ، یا قمرالعشیره
دست بریدت دستای مارو توی محشر میگیره
سایت روی سرمه ، تکیه گاهم علمه
زیر علمت پناهندم و عشق تو باورمه
شمس جمالت مثل خورشید تابان
به فدای تو سلطان ابوفاضل
یا کاشف الکرب غم ما میره با تو
بنازم اون چشاتو ابوفاضل
هر پهلوونی مقتداش بوده سقا
شهره شد توی دنیا ابوفاضل
ابرو کمندم ، عزیز دلپسندم
ذکر رو بازوبندم ابوفاضل
... ای جانم ابوفاضل ، جانانم ابوفاضل ...
شاعر : محمدرضا محمدزاده