مطلع الانوار عشق ، گرمی بازار عشق
سنگین – شب پنجم فاطمیه اول 1400
مطلع الانوار عشق
گرمی بازار عشق
ماه تمامم ، بر تو سلامم
ای مه زیبای عشق
ساحل دریای عشق
ای نازنینم ، بی تو حزینم
یوسف زهرا دلم غرق تمناست
در فراق تو دلم آماج غم هاست
از تو دور افتاده ام این رسم دنیاست
بیا آقا به راهت مانده یعقوب نگاهم
زِ هجرانت پریشانم کجایی ای پناهم
... اباصالح اباصالح اباصالح کجایی ...
ای غریبِ آشنا
یابن شمسُ و الضحی
آه از جدایی ، آقا کجایی
بغض مانده در گلو
در پی تو کو به کو
میگردم آقا ، ماه دل آرا
ای به قربان تو و قلب صبورت
چشم به راهم تا رسد صبح ظهورت
تا که قلبم را کند احیا حضورت
به گوش جان رسد هر دم صدای غربت تو
بگو پس کی رسد پایان زمان غیبت تو
... اباصالح اباصالح اباصالح کجایی ...
وارث خون خدا
روضه دار کربلا
خورشید عالم ، امید قلبم
ای تو نور لم یزل
یابن زهرا اَلعجل
ای ماه کنعان ، برگرد ز هجران
شوق دیدار تو دارد دیدگانم
یک نظر کن بر دلم ای مهربانم
سالیانیست که گدای جمکرانم
پُر از دردم پُر از آهم برایم کن دعایی
به دنبال تو میگردم اباصالح کجایی
... اباصالح اباصالح اباصالح کجایی ...
شاعر : حسین خدادی