راه هیئت رفتنم رو دادی نشونم
شور – شب چهارم فاطمیه دوم 1400
راه هیئت رفتنم رو دادی نشونم
برکت شیر تو بوده که روضه خونم
با دعای خیر تو نوکر حسینم
عاشق و دیوونه ی بین الحرمینم
گفتی بگو یا علی هر باری که افتادم
ذکر حسینو دادی بعد یا علی یادم
گفتی که من رو وقف خونه ی علی کردی
کلب سرای حیدرم که خونه آبادم
مادر صاحب قلبم ، راحت جونم
بیشتر از همه تو عالم به تو مدیونم
مادر پادشاه دل ، ناخدای عشق
میشه اسم مادرو نوشت به جای عشق
... مادر مادر ، مادر مادر ...
بوی خوب کربلا داشت راز و نیازت
چونکه تربت بود همیشه تو جا نمازت
بین سجادت یه تیکه نور خدا بود
پیش تربت پارچه سبز امام رضا بود
گفتی بهم میخوای که خوشبخت دو دنیا شی
باید بلاگردون اولاد علی باشی
یادم نمیره دست کشیدی رو سرم گفتی
ان شاءالله که سینه زن حسین زهرا شی
مادر حتی زیر خاک زنده ای واسم
شیرتو خوردم اگه حسینو میشناسم
مادر سربلندم من از شکوه تو
برسه ثواب خوندم به روح تو
... مادر مادر ، مادر مادر ...
چادر مشکیتو یک شب زدم به دیوار
جای پارچه مشکیِ روضه ی علمدار
از همون شب من شدم مست ابوفاضل
زندگیم شد بیمه ی دست ابوفاضل
هر دفعه توی دسته هات زیر علم رفتم
به نیت ثواب تو چندتا قدم رفتم
تو زندگیم همیشه خالی بوده جات مادر
مخصوصاً اون شبی که اربعین حرم رفتم
مادر این روزا خیلی خالیه جا تو
کاش میبوسیدم یه بارِ دیگه دستاتو
مادر قسم حقم اسم پاک تو
جای دستات بوسه میزنم به خاک تو
... مادر مادر مادر مادر ...
شاعر : محمد امین حق پناه