تو همون شوری که شده شیرینی طعم زندگیم
شور – شب سوم وفات حضرت اُم البنین (س) 1400
تو همون شوری که شده شیرینی طعم زندگیم
تو همون راهی که میرسم با تو به اوج بندگیم
تو همون حسی که پُره از توئه روزای بچگیم
توهمون عشقی که عشقت همه رو دیوونه کرده
تو همون نوری که بی تو همه چی بی روح و سرده
بره هر جایی دلم باز در خونت برمیگرده
عبدتم ای شاهنشاه یا ثارالله
به شبای تیره و تاریکم ماه یا ثارالله
تا خدا باشه اگه تنها یک راه اونم والله
از مسیر حُبته ابی عبدالله
... یا ثارالله و بن ثاره ...
کجا غیر از روضت میشه هم پای ملائکه نشست
یا مثه آغوشت واسه بیچاره پناهی مگه هست
به تو دل بستم که رو بدیم هیشکی مثه تو چشم نبست
تو همونی که بهشتو واسه رفتن ساده کرده
یه نگاهش مثل حرّو یه شبه آزاده کرده
اونکه اسم دل نشینش همه رو دلداده کرده
دل به تو دادم ارباب شادم ارباب
عبد تو شدم که آزادم ارباب شادم ارباب
جز به پای تو نیفتادم ارباب یادم ارباب
نمیره با تو شدم آدم ارباب
... یا ثارالله و بن ثاره ...
تو عنایت داری به چشایی که تو روضه هات تره
لطف بی اندازت بد و خوب مارو درهم میخره
یه حرم داری که عقل و هوش از سر آدم میبره
کی مثه تو بارگاهش این همه دیوونه داره
بوی سیب کربلاتو جنت الاعلاء نداره
آرزومه توی صحنت باشم و بارون بباره
دم بگیرم تو ایوون زیر بارون
بخونم روضه با چشمای گریون زیر بارون
تحت قبت کنی دردامو درمون مثل مجنون
جون بدم به پای تو ای آقا جون
... یا ثارالله و بن ثاره ...
شاعر : محمدجواد حیدری
با اختلاف بهترین شور سال ۱۴۰۰