چهارده ساله دلم شده بی سامون بلا
زمینه – شب دوم شهادت امام موسی بن جعفر (ع) 1399
چهارده ساله دلم شده بی سامون بلا
چهارده ساله میگم میای از زندون بلا
حالا که اومدی میلرزه پاهام
میباره چشام
تورو جون من بگو تو برام
کنج سیاه چال بودی بابا
یا ته گودال بودی بابا
شبیه اباعبدالله
نکنه تو پامال بودی بابا
چشم تو به خون نشسته بمیرم بمیرم بمیرم
ساق پات چرا شکسته بمیرم بمیرم بمیرم
... معصومه فدات اَبَتا اَبَتا اَبَتا ...
چهارده ساله غمت زده آتیش به جیگرم
چهارده ساله همش شب و روزا منتظرم
حالا که اومدی میلرزه صدام
میباره چشام
تورو جون من بگو تو برام
میون لشکر بودی بابا
یا که پشت در بودی بابا
تازیونه که میخوردی
تو به یاد مادر بودی بابا
میخ تخته آهنینه بمیرم بمیرم بمیرم
کاظمین شده مدینه بمیرم بمیرم بمیرم
... معصومه فدات اَبَتا اَبَتا اَبَتا ...
چهارده ساله درست نمیاد بالا نفسام
چهارده ساله میگم چی کشیده رقیه تو شام
حالا که اومدی سفیده موهام
میباره چشام
تورو جون من بگو تو برام
بریده کی رگهاتو بابا
چیکار کنم زخماتو بابا
با اجازه ی کی بوسید
چوب ستم لبهاتو بابا
این دلم برات کبابه بمیرم بمیرم بمیرم
با سر اومدی خرابه بمیرم بمیرم بمیرم
... معصومه فدات اَبَتا اَبَتا اَبَتا ...