تو توی طومار زوارت اسممو نندازی از قلم ثارالله
تو توی طومار زوارت
اسممو نندازی از قلم ثارالله
هجرتو دیدم من ، قَسَمت میدم من
به همون دستا که شد قلم ثارالله
همیشه رؤیای ضریحت
کشوند دلو پای ضریحت
میزنم آخرش یه روزی
بوسه به جای جای ضریحت
اربابم اربابم
پرستوی قفس کشیدم
از این زمونه دست کشیدم
نفس نفس زدم برا تو
توو روضه هات نفس کشیدم
اربابم اربابم
... حسین حسین حسین حسین جان ...
تو بیا عفوم کن اربابم
میدونم یک عمره شده ام سربارت
بی تو از دست میرم ، آره که میمیرم
آخه تو شاه و من نوکر دربارت
همیشه دادیم آب و دونه
کیه که قدرتو بدونه
تو مثل من یه دنیا داری
اما خودت یکی یه دونه
اربابم اربابم
یه عمر کشیدی جور من رو
یه عمر گرفتی دور من رو
قرارمو یادم نرفته
وقفِ تو کردم این بدن رو
اربابم اربابم
... حسین حسین حسین حسین جان ...
پسرت مهدی هر روز و شب
خون بگرید بهرت یا حسین مولانا
کرده ایم بد عادت ، مِی زدیم از بادت
این توسل را تو فَتَقَبَل مِنا
حالا که ثبته اسممون در
زمره ی نوکراتون ارباب
چه خوبه که به دست بی بی ست
نمره ی نوکراتون ارباب
اربابم اربابم
اگه شکسته هر دو بالم
ولی بازم به تو میبالم
فقط ازت میخوام یه چیزی
به این و اون ندی حوالم
اربابم اربابم
... حسین حسین حسین حسین جان ...