گرفته آتیش همه وجودم
سنگین – شهادت امام حسن عسکری (ع) 1399
گرفته آتیش همه وجودم
زده شرر زهر به تار و پودم
روی لب من رسیده جونم
این دم آخر روضه میخونم
روضه ی تلخ کوچه و مادر و دست بی حیا
من ندیدم ولی سوزوند قلب منو اون کوچه ها
لبریز درد و لبریز آهم
غریبم و شد سامرا قتلگاهم
... مسموم وا امام ، مظلوم وا اماما ...
رفته قرارم ، چشم انتظارم
مهدی بیا که تمومه کارم
شبیه پاییز زرد و خزونم
با لب تشنه روضه میخونم
روضه ی شمر و خنجر و حنجر سیدالغریب
من نبودم اونجا ولی برده ازم صبر و شکیب
لبریز درد و لبریز آهم
به یاد جد غریب و قتلگاهم
... مظلوم وا حسینا ، مظلوم وا حسینا ...
اَلا امید شیعه کجایی
واویلتا از غم جدایی
ماه مدینه ، یوسف زهرا
به حق مادر اَلعجل آقا
صاحب شمشیر علی ، منتقم خون خدا
دلخوشیِ مستضعفین مهدی فاطمه بیا
منتظر تو دیده به راهیم
اگرچه غرق معصیت و گناهیم
... عجل بقیة الله ، عجل بقیة الله ...