خدا خدا ببین حسینِ تو به وعده گاه رسید
سنگین – شب دوم محرم الحرام 1391
هیئت بین الحرمین طهران
خدا خدا ببین حسینِ تو به وعده گاه رسید
کمه ولی با بهترین سپاه رسید
فرشته هات اومدن استقبالمون
این کاروان همین الآن از راه رسید
بیا عباس به پا کنیم حرم رو
صدا بزن علی اکبرم رو
با احترام بیارید خواهرم رو
گوش بکنید صدای مادرم رو
که میشمره روزای آخرم رو
آخه همین جا میبُرن سرم رو
... کرب و بلا زینب رسیده از راه ...
خدا خدا رفته اباالفضل دستاشو نقاب کنه
پاهاشو واسه زینبم رکاب کنه
چند روز بعد چی وقتی هیچکس نیست و شمر
میاد جلو که زینبم رو آب کنه
کو دست عباس که نقاب بگیره
کو پای عباس که رکاب بگیره
وقتشه شمر بره طناب بگیره
فلک ببار دنیا رو آب بگیره
کوفه و شامو در عذاب بگیره
نذار یزید بزم شراب بگیره
... کرب و بلا زینب رسیده از راه ...
خدا خدا اینجا همون جاست جنگ و جنجال میکنن
حسینتو راهیِ گودال میکنن
سرمو میبُرن به نیزه میزنن
تنم رو زیر پا لگدمال میکنن
اما غمیم نیست که سرم جداشه
غم اینه دشمن پاش به خیمه واشه
بدتر از اون اباالفضلم نباشه
شمر بی حیاست نکنه شر بپا شِه
مزاحم چادر و معجرا شِه
نکنه تو گوش کسی گوشواره باشه
... کرب و بلا زینب رسیده از راه ...