دوباره ماه عزا و دوباره بیرق و پرچم
زمینه – شب اول محرم الحرام 1401
دوباره ماه عزا و دوباره بیرق و پرچم
اومده اِی سینه زنها دوباره ماه محرم
به یاد خاطره ها و به یاد بچگیامون
لباس مشکی میپوشیم با دستای مادرامون
باز نوای جنون هوای حرم نسیم بهشت
نوکرای حسین توو روضه میشن مقیم بهشت
روی دوش همه یه شال سیاه برای حسین
اشک پیر و جوون برای غم و عزای حسین
... اَلسَّلامُ علیک یا اباعبدالله ...
تحویل سالِ محرم برا گدای حسینه
شروع سالِ جدیدِ علم کشای حسینه
برای سال جدیدم شعار ما اشک و گریه ست
سفره ی نوکری پهنه رزق ما دست رقیه ست
بوی سیب حرم شمیم حرم به روضه رسید
باز یه سال دیگه چشای ترم محرمو دید
کاشکی مرگم حسین رقم بخوره توو ماه غمت
تا جنازمو هم بیارن آقا زیر علمت
... اَلسَّلامُ علیک یا اباعبدالله ...
داری میای کوفه اما اینجا نداره مسلمون
اینجا با شمشیر و نیزه میشن پذیرای مهمون
کوفه نیا جان زهرا اینجا کسی چشم به رات نیست
کوفه نیا کوفه اصلاً جای زن و بچه هات نیست
پاتو کوفه نذار که کوفه وفا نداره برات
کینه دارن همه هنوزم حسین از اسم بابات
سمت کوفه نیا که این سفرت پُر از خطره
اینجا خولی میخواد سر تورو با خودش ببره
... اَلسَّلامُ علیک یا اباعبدالله ...
گرفته رونق حسین جان بازار آهنگراشون
نعل میزنن نعل تازه زیر سُم مرکباشون
صدای خنجر شمرو میشنوم از ته بازار
دارن سه شعبه میسازن برای چشم علمدار
بین مردم شهر زیاد شده حرف و صحبت تو
این ها میخوان حسین که بازی کنن با غیرت تو
ترسم اینه فقط بی حرمتی پیش زهرا کنن
بعد کشتنِ تو برای سر تو دعوا کنن
... اَلسَّلامُ علیک یا اباعبدالله ...
رسیده روضه به جایی که مادرت میره از حال
نشسته شمر روی سینت با خنجری ته گودال
مسیر روضه عوض شد توو خیمه ها شده جنجال
یه عده ای واسه غارت میدزدن از پاها خلخال
رأس تو روی نیزه و بدنت رو خاک بلا
آسمون داره خون میباره برا تو خون خدا
شد به خواهرِ تو توو شام بلا و کوفه جفا
رفته بزم حرام و دیده سرت توو تشت طلا
... اَلسَّلامُ علیک یا اباعبدالله ...
شاعر : محمد امین حق پناه
من از خدا که تو را آفرید ممنونم