خوش اومدی به خرابه رسید از راه دور و
زمینه – شب سوم محرم الحرام 1401
هیئت بین الحرمین طهران
خوش اومدی به خرابه رسیدی از راه دور و
حس میکنم از سر تو بابایی بوی تنورو
درد و دلام با تو امشب حرف پدر دختریه
بگو برای چی اصلاً موی تو خاکستریه
خاک صورتتو میشورم الآن با اشک چِشَم
سوخته کل سرت بهم میریزه تا دست میکشم
چی سرت اومده بابایی که باز نمیشه چشات
حتی دیگه با هر نوازش من میریزه موهات
... یا ابتا یا حسین ، یا ابتا یا حسین ...
میگیرمت بین آغوش با بازوهای شکستم
ببخش که دستم میلرزه نیفتی از روی دستم
رو صورتت جای سالم نبود که روتو ببوسم
مجبورم اینجوری بابا رگ گلوتو ببوسم
کی دلش اومده یتیم کنه بابا دخترتو
کی دلش اومده جدا کنه از قفا سرتو
معلومه که بابا با خنجر کُند رگاتو بُرید
دیدم اینو خودم با نیزه سنان صداتو بُرید
... یا ابتا یا حسین ، یا ابتا یا حسین ...
یادت میاد بزم شامو وقتی سرت روی میز بود
اونجا یکی فکر بَرده یکی به فکر کنیز بود
چی بود میریخت رو لب تو عمه تا دید وحشتم رو
نذاشت ببینم چیکار کرد با دست گرفت صورتم رو
دست و پا و تنم میلرزید همش شبیه یه بید
صوت خوندن تو عوض شده بود با چوب یزید
ناموست وسط نگاه بدِ اَرازل مست
از خجالت ما رو نیزه عموم چشاشو می بست
... یا ابتا یا حسین ، یا ابتا یا حسین ...
شاعر : محمد امین حق پناه