باز زیارت میخواد نوکر ، اومدم با چشای تَر
واحد – شب هشتم محرم الحرام 1401
باز زیارت میخواد نوکر ، اومدم با چشای تَر
خیر عمرم گدائیته من رسیدم به این باور
حق دارم از شوق رسیدنش بمیرم
آقا برا یه لحظه دیدنش بمیرم
برای شیش گوشه بوسیدنش بمیرم
آقا کربلات عشق منه ، برا من وطنه
با شوق حرمِ تو قلبم میزنه
... یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
سایه بون سرم پرچم ، با مُحرم شدم مَحرم
پُر شده لحظه هام با تو، تو پناهی برا عالم
میشناسنم تموم زندگیم حسینه
ارباب من میدونن از قدیم حسینه
بهونه ی شیرین بندگیم حسینه
اباعبدالله جون منی ، تو سامون منی
فقط توو زندگی تو قانون منی
... یا اباعبدالله الحسین ...
شور نابم اباالفضله ، انتخابم اباالفضله
توو گرفتاری و سختی باز جوابم اباالفضله
دست اباالفضل به خدا گِره گشامه
یه یا ابوفاضل که میده حاجتامه
مُردنِ پا ضریحش از آرزوهامه
مدد یا عباس مرد سخا ، علمدار وفا
مارو باز اربعین ببر کرب و بلا
... ساقیِ کربلا اَلدخیل ...