راه دادی این گدا را هم محرم هم صفر
شعرخوانی – شام 30
صفرالمظفر 1393
راه دادی این گدا را هم محرم هم صفر
شکرها کردم خدا را هم محرم هم صفر
شکر نعمت نعمتم افزون کند شکر خدا
درک کردم روضه ها را هم محرم هم صفر
شکر میگویم خدا را که برای نوکری
دور کرد از ما بلا را هم محرم هم صفر
بی بها بودم ولیکن خوش خریدی یا حسین
نوکر بی دست و پا را هم محرم هم صفر
شش دهه از شش جهت چشمم سوی شش گوشه بود
داشتم قبله نما را هم محرم هم صفر
تا تسلای دل غم دیده ی زینب شویم
گریه کن بودیم یارا هم محرم هم صفر
گرچه بر حسب وظیفه ساکن روضه شدیم اما
داد زهرا مزد ما را هم محرم هم صفر
چشم باطن داشت هر کس دید بین روضه ها
حضرت خیرالنساء را هم محرم هم صفر
مثل نهر علقمه ما نیز گریه کرده ایم
روضه ی ادرک اَخا را هم محرم هم صفر
روضه ی مقتل برای ما تداعی کرده است
سر بریدن از قفا را هم محرم هم صفر
بَه چه سالی میشود سالی که دستم حس کند
خاک گرم کربلا را هم محرم هم صفر