باز زائرتم با دعوت تو
زمینه – شام 29 صفرالمظفر 1398
باز زائرتم با دعوت تو
سلطان تویی و ما رعیت تو
کار تو فقط آقایی شده
تو مشهدِ تو غوغایی شده
صحن تو پُر از عاشق
قلب من پُر از باور
کوچه ها پُر از زائر
دسته ها پُر از نوکر
... ای رضا رضا جانم ...
از زهر ستم داری دل چاک
تو کوچه ی غم افتادی رو خاک
شعله میکِشه آتیش تنت
یا زهرا میگی هی زیر لبت
دلبرت تو این غربت میرسه به داد تو
با چشای بارونی اومدش جواد تو
... ای رضا رضا جانم ...
یادم نمیره ای شاه کرم
روضه خونی و گریه تو حرم
یادم نمیره ای شاه غریب
دستور شما به اِبن شبیب
گفتی گریمون تنها واسه جدِ تو باشه
نوکرت اومد امشب کربلا تمنا شِه
... ای رضا رضا جانم ...
ای شال سیاه ، ای رخت عزاء
امشب اومدم من واسه وداع
امشب میخونم با چشمای خیس
تا سال دیگه کی هست و کی نیست
نوکریِ این شصت شب باشه پیشت آقاجون
تو غریبیِ قبرم باز بهم برش گردون
... ای حسین حسین جانم ...