جز مِهر تو نیامده چیزی به کار من
شعرخوانی – شب اول فاطمیه اول 1401
جز مِهر تو نیامده چیزی به کار من
ای عشق تو ستاره ی دنباله دار من
هر کس بگیرد از کس و کار خود اعتبار
نام علیست تا به ابد افتخار من
باید وضو گرفته زنم دست بر ضریح
ای خط و خالت آیه ی قرآن نگار من
دیگر به سمت جنة الاعلی نمی روم
یک شب اگر به سمت تو افتد گذار من
هرگز نمیرد آنکه بُوَد عاشق علی
یک ذره تربت است به مولا قرار من
سوز سیاه فصل زمستان کشیدنی ست
وقتی نشانه شد که بیاید بهار من
حرف از اصالت است علی جان که باز هم
در بحث حُب، عشق تو آمد به کار من