برده از خاطرم ایوان قشنگش غم را
شعرخوانی – شب دوم فاطمیه اول 1401
برده از خاطرم ایوان قشنگش غم را
کیست آنکس که بگیرد جز علی دستم را
برو ای شیخ و مگو پیش من از حور و بهشت
که به دنیا ندهم ذره ای از عشقم را
تا خود صبح قیامت نپرد از سر او
چایی روضه اگر مست کند آدم را
ها علیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر میگوید
هر کسی دیده علی معجزه ی خاتم را
مست اگر میشوم از نام علی نیست عجیب
خاک نعلین علی مست کند عالم را
میزنم بوسه به دستان حبیبی که نوشت
در لغت نامه ی مستی لغت ماتم را
وسط روضه ی او حال خوش مستان است
ما غنیمت بشماریم همه آن دم را
شور - شهادت امام کاظم (علیه السلام) 1401
برده از خاطرم ایوان قشنگش غم را
کیست آنکس که بگیرد جز علی دستم را
برو ای شیخ و مگو پیش من از حور و بهشت
که به دنیا ندهم ذره ای از عشقم را
مست اگر میشوم از نام علی نیست عجیب
خاک نعلین علی مست کند عالم را
تا خود صبح قیامت نپرد از سر او
چایی روضه اگر مست کند آدم را
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر میگوید
هر کسی دیده علی معجزه ی خاتم را