اسمت نبض قلب شیدا ، ضربان قلبم میره بالا
شور – شب سوم فاطمیه دوم 1401
اسمت نبض قلب شیدا
ضربان قلبم میره بالا
از چاییِ روضت خوردم
که مستم مثل این سینه زنها
بی بدیل و خاصه اینجا
فرش هیئته عرش مُعلا
حسم اینه توو هروله
انگار دارم راه میرم روو ابرا
دیوونه میشم توی هیئت
آخ که دیوونگی داره لذت
مخصوصاً وقتی که هیئت رو
از جا میکَنه اسم رُقیت
ای جونم جنونت اِکسیره
اصلاً آدم روحیه میگیره
به جرأت میتونم بگم که
شور سینه زنات بی نظیره
... ای جانم یا اباعبدالله ...
... خیلی دوسِت دارم یا ثارالله ...
پای عشقت دل بی تابه
شخصیتِ تو خیلی جذابه
تمثالت هم عکسیه که
تا همیشه روی قلبم قابه
لحظه لحظم با تو نابه
شبهای روضت شب مهتابه
انگار داره از آسمون
روی ماه اباالفضل میتابه
توو روضت هر کی سائل میشه
روزی خورِ ابوفاضل میشه
با اذن حضرت زینب هم
به نوکریِ تو نائل میشه
تا قلبم غرق این احساسه
تحت یه نگاه خیلی خاصه
این یعنی اینکه مادرِ تو
ما نوکرا رو به اسم میشناسه
... ای جانم یا اباعبدالله ...
... خیلی دوسِت دارم یا ثارالله ...
هر شب میشم با شیدایی
محو یه خیابون رویایی
قدم قدم میزنم من
بین دوتا گنبدِ طلایی
بَه چه ترکیب زیبایی
بَه چه شاه و جونم چه سقایی
هیچ جای این دنیا مثله
کرب و بلات نمیشه خدایی
کربلا مَهد شور و شِینه
قبله سمت بین الحرمینه
بهشت نوکرا همونجاست
ورودیش هم از باب الحسینه
خاکِ تو جاذبش بی حده
که مجنونِ تو و ساقی میشم
کربلات آقا وطنمه
آخر از عشقت عراقی میشم
... ای جانم یا اباعبدالله ...
... خیلی دوسِت دارم یا ثارالله ...
شاعر : امین اسدی