شب قدره شب راز و نیازه
زمینه – شب 19 رمضان المبارک 1402
هیئت بین الحرمین طهران
شب قدره شب راز و نیازه
خدایی که دارم من چاره سازه
خودش گفته نرید یه جای دیگه
در خونه ی من همیشه بازه
منو ببخش اگه خطایی کردم
منو ببخش اگه گناهی کردم
غلط کردم نفهمیدم خدایا
واسه هر کار اشتباهی کردم
هوامو داری تو فقط
با بدی هام سر کردی
گفتی بری هر جا بازم
دوباره برمیگردی
... اَجِرنا یا مُجیر ، دست منم خدا بگیر ...
ندارم توو بساطم من جز آهی
تورو جون اباالفضل کن نگاهی
اگه ردم کنی کجا برم من
ندارم جز تو من پشت و پناهی
یه وقت فکر نکنی که بی خیالم
بگو چیکار کنم بی پر و بالم
گرفته منو زرق و برق دنیا
بگو چیکار کنم گرفته حالم
دست خالی اگه برم
دیگه میشم خونه خراب
قسم میدم ببخش منو
به خاطر طفل رباب
... اَجِرنا یا مُجیر ، دست منم خدا بگیر ...
یه حسی دارم امشب غرق احساس
پیچیده توو فضا عطر گل یاس
یکیو واسطه کردم میدونم
تو میبخشی منو به حق عباس
دستاشو داد بگیره دست مارو
بگو نگاه کنه این حال زارو
با اینکه چشمشو زدن میتونه
اگه بخواد نگاه کنه گدارو
دلم شکسته و میگم
نزن خدا رومو زمین
چیزی نمیخوام من ازت
بین خوبات منم ببین
... اَجِرنا یا مُجیر ، دست منم خدا بگیر ...
شاعر : علیرضا عیدی