تو با من باش و بگذار عالم از من روی گرداند
ای پدر خاک سلامٌ علیک
شعرخوانی – وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) 1402
تو با من باش و بگذار عالم از من روی گرداند
منم نوکر تویی آقا چه از این انتصابی تر
غلام نوکرانت هستم آقا فاش میگویم
ندید از نوکران تو کسی آدم حسابی تر
ای پدر خاک سلامٌ علیک
پاک تر از پاک سلامٌ علیک
درخور تو نیست زمین و زمان
برتر از افلاک سلامٌ علیک
تو بشری یا که خداوندگار
خارج از ادراک سلامٌ علیک
میوزد از شهر نجف هر سحر
رایحه ی تاک سلامٌ علیک
باعث خلقت تویی و فاطمه
معنی لولاک سلامٌ علیک
خالق تو گفت پس از خلقتت
حیدر بی باک سلامٌ علیک
آمده از راه محرم بگو
مادر غمناک سلامٌ علیک