تو غربتی اسیری که مثل ابرای بهارم
شور روضه ای – شب ششم محرم الحرام 1390
توو غربتی اسیری که مثل ابرای بهارم
تا اذن میدونم بدی از بابام نامه میارم
علی اکبر رفت شهید شد به دل من عرصه تنگه
اگه بابام صلحی کرده قاسمش باید بجنگه
میدونم پیدا نمیشه زرهی اندازه ی من
ولی کاری میکنم که بپیچه آوازه ی من
... عمو حسین (2) ، عمو جونم (2) ...
برس به فریاد دلم عمو جونم عمو جونم
میخوام پاشم به پات ولی نمیتونم نمیتونم
با گلابی که گرفتن لشکر بی رحم اسبا
از گل جسمم گرفته کل صحرا عطر زهرا
گریه های آخر من چی میارن بر سر تو
پیش پات اومد کنارم روضه میخوند مادرِ تو
... عمو حسین (2) ، عمو جونم (2) ...
سینه به سینه ی توام ولی پاهام رو زمینه
نذار که مادرم منو توی این اوضاع ببینه
شده ام صیدی که بین پنجه ی صیاد اسیره
بیا که طفل یتیمت به روی زانوت بمیره
بارون سنگا و نیزه کفنم رو پاره کردن
استخونای شکستم نجمه رو بیچاره کردن
... عمو حسین (2) ، عمو جونم (2) ...