ای عشق من به فاطمه تو نور عینی
شور – شب هشتم محرم الحرام 1389
هیئت بین الحرمین طهران
ای عشق من به فاطمه تو نور عینی
تو پادشاه عالمینی
سفینة النجات عالم
سرور و مستی ام حسینی
در پروازم بسوی گنبد طلایت
نظر نما به زیر پایت
که حک شده به سینه ی من
امیر من حسین فدایت
به سرم فقط بُوَد هوای تو
به دلم هوای کربلای تو
سجده ام به روی خاک تو
... یا ثارالله ، حسین حسین حسین جان ...
ای جان من به دام زلف تو اسیرم
چگونه دامنت بگیرم
بُوَد تمام آرزویم
که سر به خاک تو بمیرم
منصورم کن به دام عشقت ای حبیبم
پی شمیم بوی سیبم
تمام آرزویم این است
زیارتت کنی نصیبم
چه کنم که حاجتم روا کنی
تو تمام درد من دوا کنی
قسمتم تو خاک کربلا کنی
... یا ثارالله ، حسین حسین حسین جان ...
در دل دارم امید خوردن شرابت
که تا ابد شوم خرابت
سلام من به آن امید است
که بشنوم دمی جوابت
تا جان دارم به جز تو همدمی ندارم
به من نگر که دل فکارم
ولی به دست خالیِ خود
سرم به پیش تو گذارم
بنگر که من غمین و خسته ام
زِ همه به عشق تو گسسته ام
چه کنم که زار و دل شکسته ام
... یا ثارالله ، حسین حسین حسین جان ...