دوتا جوون برات فرستادم
زمینه – شب چهارم محرم الحرام 1402
هیئت بین الحرمین طهران
دوتا جوون برات فرستادم
جون منم بخوای من آمادم
راضی شو که فدات بشن داداش
من جون مادرو قسم دادم
این هدیه هامو برنگردونی
تقدیم تو برای قربونی
خرج سفر کردی جووناتو
این سهم من برای مهمونی
میبینی داداش که برات کفن پوشیدن
این کفنو واسه فدا شدن پوشیدن
پیش جوونات روسفید بشن الهی
پای رکاب تو شهید بشن الهی
... جانم حسین ، جانم حسین جان ...
داداش ببین که اومدن چندبار
رخصت بده به این همه اصرار
داداش بذار برن نبینن که
مادرشون میره سر بازار
دیگه نذار مدینه تکرار شِه
این روضه ها روی هم آوار شِه
دیگه نذار که بین نامَحرم
مادر پیش بچه گرفتار شِه
باید برن تا نبینن جسارتا رو
بند و غل و زنجیر دست و پای مارو
تاب اسارت رفتن منو ندارن
طاقت سیلی خوردن منو ندارن
... جانم حسین ، جانم حسین جان ...
شاعر : محمد امین حق پناه