ساقی ساقی ساقی ساقی
شور – شب تاسوعای محرم الحرام 1402
هیئت بین الحرمین طهران
ساقی ساقی ساقی ساقی
بده جامی از مِی باقی
مستِ مستِ مستم کن باز
از این شراب مشتاقی
ساقی ساقی ساقی ساقی
صاحب شاهرگ عشاقی
خودم ایرانم ولی هستم
اسیر یک عشق عراقی
دل لیلی رو خون نکن که دلربایی میکنی
با دوتا چشم خوشگلت فرمانروایی میکنی
اسم تو زندم میکنه داری خدایی میکنی
تو ماهی یا ماهِ شبیهت آدمو هوایی میکنی
مِی نابه اباالفضل ، دل خرابِ اباالفضل
کم نذار واسه هیئتش خوش حسابه اباالفضل
بی نظیره اباالفضل ، من اسیرِ اباالفضل
دست خودم نیست شده این دله گیرِ اباالفضل
... ابوفاضل یا اباالفضل ...
الله الله الله الله
دخیلتم یا قمرالله
به این هنرمندِ توو میدون
باید بگی صد باریک الله
الله الله الله الله
گرد و خاک بپا کردی به والله
غرقه ذوقه رقیه خاتون
بهت میگه هی ماشاءالله
داد تیغت در اومده یه ذره مهلتش بده
بابا نفس بگیر یه کم دوباره حرکتش بده
کی متیونه به خیمه ها یه ذره چپ نگاه کنه
بساط دفن و کفنشو باید بره به راه کنه
یل لشکر اباالفضل ، خودِ حیدر اباالفضل
رجزت بسه واسشون ای دلاور اباالفضل
مه افلاک اباالفضل ،یل بی باک اباالفضل
تو به هر سمتی بری میکنی کولاک اباالفضل
... ابوفاضل یا اباالفضل ...
حیدر حیدر حیدر شوکت
علی صولت خوش قد و قامت
گرد و خاک بپا کردی توو میدون
برازندت لفظ شجاعت
حیدر حیدر حیدرِ ثانی
توی میدون خودِ طوفانی
میپاشونی لشکرو از هم
یه تنه صدتا گردانی
علیه یا شیر جمل یا حضرت محمده
أنا بن الحیدر که بگه یعنی عزرائیل اومده
جیگر داره اِنقده که به هیچکسی امون نده
سربند روی سرشو عقیله چون گره زده
به یساری اباالفضل ، به یمینی اباالفضل
پسر اسطوره ی اُم بنینی اباالفضل
عشق زینب اباالفضل ، ای مودب اباالفضل
جانم ای سهم زینبه بگم امشب اباالفضل
... ابوفاضل یا اباالفضل ...
شاعر : محمدرضا محمدزاده
عشق عشق
چه کرد حاجی🖤🤍