یه قرار هفتگی دارم که با تموم جون بهش پابندم
زمینه – جلسه هفتگی 1402/09/01
هیئت بین الحرمین طهران
یه قرار هفتگی دارم که
با تموم جون بهش پابندم
شب روضه که میشه چشمامو
روی هرچی جز حسین میبندم
محتاج روضتن همه دنیا
ای نور چشم حضرت زهرا
ما تا ابد غلام و تو مولا
صلی اللهُ علیک
دستم دخیل دامنت ای شاه کربلا
صلی اللهُ علیک
راهم رو برنگردونی از راه کربلا
... صلی اللهُ علیک ، ای شاه کربلا ...
مطمئن بودم همیشه ارباب
که برام سنگ تموم میذاری
خوش بحال اونکه دوسِت داره
خوش بحال اونکه دوسش داری
مجنون نشین کوی تو لیلا
آقا رو برنگردونی از ما
محتاجتیم همیشه و هر جا
صلی اللهُ علیک
فطرس بیا سلاممو تا کربلا ببر
صلی اللهُ علیک
دار و ندار نوکرته این چشای تَر
... صلی اللهُ علیک ، مارو حرم ببر ...
عاقبت بخیرم اون روزی که
مورد قبول مادر باشم
ماورم بهم سفارش کرده
که غلام علی اکبر باشم
چشمامه واسه گریه مهیا
دستم دخیلت حضرت دریا
اسمت رسیده تا به ثریا
صلی اللهُ علیک
شبهای جمعه فاطمه مهمان کربلا
صلی اللهُ علیک
زهرا به سر زنان وسط شیب قتلگاه
... صلی اللهُ علیک ، مظلوم حسین من ...
شاعر : حسن دهقان