من عبدم و تو شاه ، علی ولی الله
شور – شب 19 رمضان المبارک 1392
من عبدم و تو شاه
علی ولی الله
تو سید الاوصیایی
شاهنشاه لافتایی
تو علی مرتضایی
منم غلام سرای تو آقا
یل حُنینی تو
اَبَاالحُسینی تو
قلبم با تو بیقراره
شمشیر تو ذوالفقاره
حرف من شده دوباره
بود و نبودم فدای تو آقا
علی ولیِ مسلمین
حقاً حقا ، حیدر مولا
سند به دست مُلک دین
حقاً حقا ، حیدر مولا
تویی یدالله و به پایت افتادم
حقاً حقا ، حیدر مولا
من اهل ولا، یا مولا سلام، حُب تو سعادت
ای شاه وفا، گفته مصطفی، ذکر تو عبادت
ذکر یا زهرا کرم تو
اذن دخول حرم تو
... یا علی مولا ، علی مولا ...
روم کجا بی تو
ابوترابی تو
بر درگاه تو فقیرم
من دلداده ی غدیرم
چون گردیده ای امیرم
ولایتان را به سینه دارم من
شور و شعف دارم
عشق نجف دارم
تو هستی ولیِ مطلق
هم حقی و هم مع الحق
دادی دست شیعه بیرق
زِ دشمنان تو کینه دارم من
علی ولیِ مسلمین
حقاً حقا ، حیدر مولا
سند به دست مُلک دین
حقاً حقا ، حیدر مولا
ای زیبا سرشت، بسوی بهشت، از پیشت نرانم
از نار و عذاب، در روز حساب، با تو در امانم
دل شده دیوانه و تنگت
قاتلم ایوان قشنگت
... یا علی مولا ، علی مولا ...
مشوق مستی
امام من هستی
پرچمدار نهضت دین
ناموسِ تو عصمت دین
در روحِ تو هیبت دین
ارادت من به تو نمیشه کم
امیر درویشان
منم زِ هم کیشان
در دام تو من اسیرم
بر لب جز تو دم نگیرم
شادم چون تویی امیرم
وصیِ حق پیمبر خاتم
ای اولین مقلد دین احمد
حیدر حیدر
به شیعیان فقط تویی میرِ ارشد
حیدر حیدر
عبد تو شدم، قربانت خودم و ایل و تبارم
به زیر پرت، جا کن نوکرت، جز تو کس ندارم
دل به سر زلف تو بستم
شکر خدا حیدری هستم
... یا علی مولا ، علی مولا ...