اونی که غمش شعله به قلبم میزنه
زمینه – شب دوم فاطمیه دوم 1402
هیئت بین الحرمین طهران
اونی که غمش شعله به قلبم میزنه
تا خونه منو از کوچه آورد یه تنه
کسی که خبر داره چی اومد به سرم
اونی که عصا شد واسه مادر حسنه
اون کسی که کینه به دل داشت
راهمونو توو کوچه سد کرد
چادری که روی سرم بود
جلو چِش همه لگد کرد
با اینکه دلگیر از دیوار و مسمارم
یک لحظه از حیدر دست برنمیدارم
... مولا علی جانم ...
میچکه روو خاکا نمِ اشکای ترم
منو بغلم کرد بین کوچه پسرم
یه بی حیا سیلی زد و فریاد زد و
وسط همین کوچه ها خون شد جگرم
من نمیدونم به چه وضعی
خودم رو تا خونه رسوندم
دور از چِش علی یه گوشه
خاکِ روو چادرو تکوندم
از دشمن مولا همیشه بیزارم
یک لحظه از حیدر دست برنمیدارم
... مولا علی جانم ...
چیزی که بهم زد همه ی باورمو
داغی که میسوزونه دل مضطرمو
قصه ی جدایی و تن بی کفنه
همونی که خون کرده چِش دخترمو
برا حسینم که غریبه
یه پیرُهن با گریه دوختم
عزیز من کفن نداره
چقدر از این خاطره سوختم
این کشته ی مظلوم بی جون و بی حاله
زخمی روی خاک و تشنه توو گوداله
... ای وای حسین من ...
شاعر : هاشم محمدی آرا