میدونم امشب توی بین الحرمینی
شور – شب 19 رمضان المبارک 1394
هیئت بین الحرمین طهران
میدونم امشب توی بین الحرمینی
برات بمیرم که غریب تر از حسینی
قربون چشمای ترت
منم همون در به درت
عرضه ندارم بشم از
سیصد و سیزده نفرت
من که اِبن مهزیارت نمیشم
خوب میدونم اینو یارت نمیشم
مثل خوبا بیقرارت نمیشم
بیقرارت نمیشم
روز ظهورت عشق بی حد میشه
روزی که واسه دشمنت بد میشه
عموت اباالفضل علم میگیره
سپاهت از زیر علم رد میشه
از زیر علم رد میشه
راهیِ مدینه و نجف کرب و بلا و بعد مشهد میشه
هر شب جمعه توی بین الحرمینی
برات بمیرم که غریب تر از حسینی
خاک دو عالم به سرم
خیلی ازت بی خبرم
روم نمیشه دیگه بگم
منتظرِ منتظرم
من درسته که دلم مُرده آقا
اما باز با تو گره خورده آقا
جمکرونت دلمو بُرده آقا
دلمو بُرده آقا
روز ظهورت عشق بارون میشه
چشمای عاشقات گریون میشه
دیگه چی میمونه بجز عشق آقا
وقتی که هرچی دل مجنون میشه
هرچی دل مجنون میشه
راهی مدینه و نجف کرب و بلا حرم مهمون میشه
غرق قدم زدن توو بین الحرمینی
برات بمیرم که غریب تر از حسینی