اباالفضل یه سرلشکره که شوکت داره
تک – شب تاسوعای محرم الحرام 1400 هیئت بین الحرمین
اباالفضل یه سرلشکره که شوکت داره
اباالفضل به مردونگی شهرت داره
اباالفضل مثه حیدره غیرت داره
چقدر رؤیایی ، عجب آقایی
اباالفضل نگاهِ همه سمتش معطوفه
اباالفضل به چشمای قشنگش معروفه
اباالفضل براش صف میبستن تو کوچه
ببینن شاهو ، بنازم ماهو
مثالش یعنی بشم بیچارت
به ما یاد داده برادر زادت
بگردیم دور اونی که میگن یه مهجبینه
که شیر افکنی تو طایفه ی اُم بنینه
برا اینه علی سنگشو میزنه به سینه
... جانم اباالفضل ، جانانم اباالفضل ...
اباالفضل دلا به نخ شالش گیر کرده
اباالفضل دل ارمنی هم اسیر کرده
اباالفضل چه لاتایی رو سر به زیر کرده
هنوزم پاشن ، علمداراشن
اباالفضل دم پهلوون های نام آور
اباالفضل میگن یک تنه مثل یک لشکر
اباالفضل نَه اصلا بگو محشر در محشر
خداییش مَرده ، دیوونم کرده
ادب شاگرد کلاس عباس
به نوکرها هست حواسش عباس
حالا که اومدی امشبه رو خدمت ساقی
بگو هرچی توی قلبته به حضرت ساقی
تو نوکریتو کردی حالا شد نوبت ساقی
... جانم اباالفضل جانانم اباالفضل ...
شاعر : محمدرضا محمدزاده