روی دارالامارم ، از چشام اشک میبارم
زمینه – شب سوم ایام مسلمیه 1404
هیئت بین الحرمین طهران
روی دارالامارم
از چشام اشک میبارم
سرمو روی خاک غمِ غربت میذارم
برگرد نیا کوفه
اینا برای کُشتنِ شما نقشه کشیدن
برگرد نیا کوفه
اینا تموم پرده های حُرمتو دریدن
برگرد نیا کوفه
اینجا بازار نیزه ها و شمشیرا شلوغه
برگرد نیا کوفه
تموم حرفایی که بهت زدن آقا دروغه
اگه میخوای بیای ولی
اهل و عیالتو نیار
شرمندتم اینو میگم
معجر اضافه هم بیار
... کوفه نیا ، کوفه نیا ...
کوفیا اهل دردن
درسته که نامردن
توو کوچه ها آوارم
ببین با من چه کردن
برگرد نیا کوفه
اینا میخوان علمدار تورو ازت بگیرن
برگرد نیا کوفه
اگه بیای تموم بچه های تو اسیرن
برگرد نیا کوفه
اینا بغض بابات علی رو توی سینه دارن
برگرد نیا کوفه
اینا انگاری از بابات علی کینه دارن
اگه میخوای بیای بیا
رقیه رو نیار حسین
اینجا بهت آب نمیدن
با خودت آب بیار حسین
... کوفه نیا ، کوفه نیا ...
بشکنه دستِ من که
نامه نوشتم آقا
گفتم بیا ولیکن
میگم نیایی حالا
برگرد نیا کوفه
اگه بیای به اهل بیتِ تو میشه جسارت
برگرد نیا کوفه
اگه بیای تموم بچه هات میرن اسارت
برگرد نیا کوفه
تنور نونِ خونه هاشون اینجا خیلی داغه
برگرد نیا کوفه
تنت به زیر سُم مرکبا میره به غارت
اگه میخوای بیا ولی
یه پیرهنِ کهنه بیار
تورو به جون زینبت
علیِ اصغرو نیار
... کوفه نیا ، کوفه نیا ...
شاعر : علیرضا عیدی
دانلود در ایتا و تلگرام