جمع نوکرا جَمعه ، حال نوکرا خوبه
شور – شب سوم محرم الحرام 1404
هیئت خادم الرضا قم
جمع نوکرا جَمعه
حال نوکرا خوبه
حال عاشقا پای
بیرقِ تو مطلوبه
سنگ عشقتو خودِ خدا
داره به سینه میکوبه
ای پدر و مادرم فدات
من خودمو میکُشم برات
منو برسون به کربلات
قربون سیاهیِ عزات
خاکِ قدمای نوکرات
منو برسون به کربلات
شمعی و ما پروانه حسین جان
اسمِ تو جاویدانه حسین جان
من شدم از عشقِ شما دیوانه حسین جان
... جان ، آقام آقام یا حسین ...
خاک اگه توو دستاته
کیمیا اباالفضله
هرکی حاجتی داره
چاره با اباالفضله
اونی که معروفه به آقای
سینه زنا اباالفضله
حسرتِ روی دل فرات
دل میبَره از حسین نگات
چی دیده حسین توی چشات
میدونو میذاری زیر پات
یا علی میگن مخدرات
هرچی بخونم کمه برات
دستِ من و دامان اباالفضل
معرفت و احسان اباالفضل
مملکتم مملکتِ ایرانه اباالفضل
... جان ...
کیه عقیله که اصلاً
نمیزنه با مولا مو
محضرش علی اکبر
با ادب زده زانو
بی بی رقیه عالمه شده
پای درس این بانو
تیغِ علی بیرون از نیام
اومدی به قصد انتقام
یه تنه زدی به قلب شام
خطبه نگو، بگو قیام
رحمت خدا بر این کلام
کار همه رو کردی تمام
نقطه ی پرگارِ جهانه زینب
اسم حسنیه ضربانِ زینب
مثل علی فراتر از حد بیانه زینب
... جان ، بی بی جان یا زینب ...