میدونم اومدی از یه راه دور
زمینه – شب سوم محرم الحرام 1403
هیئت عاشقان قمر بنی هاشم تهران
میدونم اومدی از یه راه دور
سرتو گرفتم از خولی به زور
خسته ای توو بغلم یه کم بخواب
هم روو نیزه رفتی هم توی تنور
مثل موی دخترت سوخته موهات
جای چوب خیزرانه روو لبات
چرا حنجرِ تو نامرتبه
کی کشیده خنجرو روی رگات
اومدی با سر ، کو تنت بابا
آخرم با لب تشنه کشتنت بابا
هنوز پُر خونه دهنت بابا
آخرم با لب تشنه کشتنت بابا
... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ...
... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ...
تو نبودی به من حرف بد زدن
میدونی دخترتو چقدر زدن
هر دفعه اسم تورو صدا زدم
زجر و خولی منو با لگد زدن
از همونجا دیگه پهلوهام شکست
مثل مادرِ تو بازوهام شکست
سیلی خوردم دم دروازه ی شام
با سر افتادم و ابروهام شکست
توو شلوغی من صد دفعه مُردم
حتی از دخترای شامی کتک خوردم
تو نبودی که من کم آوردم
حتی از دخترای شامی کتک خوردم
... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ...
... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ...
بین این قافله شد موهام سفید
حرمله دستمو بست و میکشید
مارو بردن وسط بزم حرام
آخ گذاشتن سرتو جلو یزید
بی حیا سرش نمیشه آبرو
چی میریخت روی سرت به من بگو
یه نفر اشاره کرد بود به من
دیگه از نیزه نگاه نکرد عمو
هر کی مارو دید کور بشه چشماش
ما کجا و مجلس اراذل و اوباش
هر کی مارو زد بشکنه دستاش
ما کجا و مجلس اراذل و اوباش
... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ...
... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ...
شاعر : محمد امین حق پناه