یه روزی میون همین کوچه ها یه پستی غرورش رو محکم شکست
یه روزی میون همین کوچه ها
روضه و زمزمه - شب ششم محرم الحرام 1395
یه روزی میون همین کوچه ها
روضه و زمزمه - شب ششم محرم الحرام 1395
از راه تو وصال خدا چیز دیگریست
شعرخوانی - شب پنجم محرم الحرام 1395
عشق تو گنج قارونم آقا
شور - شب پنجم محرم الحرام 1395
شمشیر تیز خطبه ی تو در نیام صبر
شعرخوانی - شب چهارم محرم الحرام 1395
هیئت غریب مدینه امیرکلای بابل
سلامی به اونا که از جونشون
روضه و زمزمه - شب چهارم محرم الحرام 1395
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
شعرخوانی - شب سوم محرم الحرام 1395
همه دعوتش کرده بودند بیا
روضه و زمزمه - شب دوم محرم الحرام 1395
چی با چشمای ترم میبینم
شور - شب اول محرم الحرام 1395
ای گریه ی بر تو مایه ی آرامشم حسین
شعرخوانی - شب اول محرم الحرام 1395
پر و بالم بسته ست به زمین محکومم
در نور چشمانت دل ناهید گم شد
مدح خوانی – عید سعید غدیر خم 1395
مهمون خونه ی تواَم ، علی علی علی
سرود – عید سعید غدیر خم 1392
علی کیست ، علی قُرَةُ العین است
سرود – عید سعید غدیر خم 1392
عید غدیره ستاره میباره
سرود – عید سعید غدیر خم 1393
یا حیدر کنار زهرا این شور و شعفت رو عشقه
سرود – عید سعید غدیر خم 1390
شنیدم وقتی میذارنم تو قبر همه برمیگردن حتی بچه مون
شور - جلسه هفتگی 1396/05/11
اربابم من و دست عنایت تو
شور - شب دوم ایام مسلمیه 1396
علی دلبره ، علی محشره ، علی حیدره
سرود – عید سعید غدیر خم 1390
رویای نجف شیرینه ، مِهرش به دلم میشینه
سرود – عید سعید غدیر خم 1395
ذکر علی ولی الله روی لبم
منی که دلم به عشق تو اسیره
واحد – جلسه هفتگی 1395/04/23
شرمندگی شد آخر تقدیر و سرنوشتم
زمینه - شب دوم ایام مسلمیه 1396
حسین امپراطور ، هاله ی نور ، خالق شور
شور - گلچین جلسات هفتگی 1386
عشقش یگانه ست ، همه حرفا بهانه ست
واحد - جلسه هفتگی 1390/11/26
خدای دل که باشی قبله هم میشه شش گوش
واحد - جلسه هفتگی 1396/05/25
اجازه دادی و امشب برات میخونم
شور - جلسه هفتگی 1396/05/25
با چشم بارونی دعا دعا میشه
زمینه - جلسه هفتگی 1396/05/25
(به یاد شهید محسن حججی)
یادگار کربلایم ، رد زنجیر روی پایم
زمینه - ایام شهادت امام محمد باقر (علیه السلام) 1396
شب شده و توی کوچه آوارم وای
زمینه - جلسه
هفتگی 1391/08/03
شهادت حضرت مسلم (علیه السلام)
سفیر سخته ی تو اسیر و در به دره
سنگین - شب چهارم ایام مسلمیه 1395
دیگه امون نمیده اشک چشم خیسم
به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را
مسلم تواَم حسین جان ولیکن درمونده
گفتی که از شهر کوفه دو سه خطی بنویس
سنگین - شب دوم ایام مسلمیه 1394